این شعر در انتهای مراسم مناجات شعبانیه در تاریخ ۱۶ مرداد ۸۹ در مسجد الزهرا دانشگاه شهید بهشتی تهران اجرا شد و مخصوص همان فضای دانشجویی می باشد لذا عزیزان مداح این شعر را با اشعاری که برای مراسم عمومی خوانده می شود اشتباه نگیرند و در جای دیگری استفاده نشود.
وقت رفتن رسیده به دلم غم دمیده
تا سحر زار می زنم میریزم اشک ز دیده
گریه می کنم خدا تا دل آرم بگیره
این دل مرده من یه کمی جون بگیره
یاد اون روزها بخیر تو نماز جماعتا
دلامون پر می کشید کم کمک سوی خدا
یادش بخیر یادش بخیر دعا کمیل اولی
چه حالی بود چه شوری بود توی مناجات علی
یادش بخیر یادش بخیر روضه های امام رضا
چه گریه و زمزمه ای بودش میون بچه ها
چه حالی بود چه سوزی بود تو دعای توسلا
با قلبای شکسته مون داد می زدیم خدا خدا
خدا خدا خدا خدا خدا خدا
الوداع بچه های ولایتی
الوداع خادمای ولایتی
الوداع ای جوونای با صفا
الوداع عاشقای امام رضا
الوداع نماز خونا روزه دارا
الوداع گریه کنا عزادارا
الوداع دعا کمیلای علی
الوداع سربازای سید علی
الوداع زمزمه سبز دعا
الوداع ای رفیقای شهدا
الوداع سحرهای خوب دعا
آل یاسین و دعا عهد آقا
الوداع گریه و شور و زمزمه
الوداع گریه کنای فاطمه